نقد کلیپ 291 زئوس
سلام
این کلیپ ۱۴ بخشی با محور نفی بلاغت و فصاحت قرآن و تخریب ترجمههای ساده و حتی ترجمههای تفسیری میباشد.
بخش اول : اسلام برای زن ارزش قائل نیست!!!
در این بخش سعی شده تا اثبات کنه اسلام برای زن اصلا ارزشی قائل نشده و به سایت ویکی شیعه آدرس میده و مطلبی از تفسیر نمونه نقل میکنه و میگه : «در برخی از روایات از آموزش سوره یوسف به زنان و خواندن این سوره برای آنان نهی شده است چون برای زنان شهوتزا هست» و ...
ترفندی که سازنده بکار گرفته : سازنده سعی کرد با خط کشیِ قرمز زیر مطالب مورد نظر که باعث شده مخاطب فقط به همان قسمت توجه کنه، توجه مخاطب را جلب کنه تا مخاطب به باقی متنهای موجود در صفحه توجهی نکنه و بعد از نمایش تصویر ویکی شیعه با یک زبان ساده و طناز مجدد همون مسئله رو تکرار میکنه...
جواب بخش اول:
اگر بینندهی کلیپ به همون صفحهای که زئوس نشون میده کامل توجه کنه میبینه که در ادامهی مطلب هم در ویکی شیعه و همینطور در تفسیر نمونه گفته شده «اسناد این روایات، روى هم رفته چندان قابل اعتماد نیست، و به علاوه در بعضى از روایات، عکس این مطلب دیده مىشود، و در آن، تشویق به تعلیم این سوره به خانوادهها شده است» [پیوند]
پس از نظر علم روایت شناسی این روایت اصلا درست نیست... [به قول زئوس جعل شده]
***
در ادامه زئوس میگه [بخش دوم:] این روایات متناسب با فرهنگ هر دورهای ساخته شده و ممکنه در دوره دیگری مطابق فرهنگ دیگری نباشد...
زئوس علت ضعف روایت رو به عدم تطابق با فرهنگ روز مطرح میکنه و ادعا میکنه علمای اسلام این روایات رو حذف نمیکنن چون ممکنه بعدا روایت معتبری محسوب بشه...
جواب بخش دوم:
این حرف [که روایات متناسب با فرهنگ زمانه هستند] کاملا غلطه ، روایات گاهی از جنسِ قانون هستند و گاهی از جنسِ امور روزانه و پاسخ به سوالات روزمره، اگر روایتی از جنس قانون بود با مخصوصِ زمانِ خاصی نیست، مثل روایت «قبل از اینکه حرفتان را شروع کنید اول سلام کنید» [پیوند] نمیشه گفت این روایت برای یک زمان مخصوصی هست و زمانش گذشته الان دیگه اول صحبت سلام لازم نیست...
***
زئوس در بخش سوم: یوسف فقط یک شخصیت در قصههای مذهبی تورات بوده و واقعیت تاریخی ندارد...
این حرف دو تا جواب داره ، جواب اول : حرف این مدلی فقط یک ادعا هست نمیشه همینجوری بیاییم بگیم در کتابهای تاریخ نیست بلکه باید ببینیم تاریخ دانان در مورد این موضوع چه قضاوتی کردند یعنی گفتند هست یا گفتند نیست و ... پس تا اینجا منم فقط ادعا میکنم که در آثار تاریخ ماجرای جناب یوسف علیه السلام وجود داره؛ ادعا جوابِ ادعا
جواب دوم : ما قرآن رو کتاب صادق و مصدق میدونیم یعنی دروغ نمیگه و معیار دروغ یا راست بودنِ حرف دیگران خصوصاً قطعات تاریخیِ منسوب به معصومین علیهم السلام است... [پیوند]
در همین بخش زئوس میگه : قرآن حتی قصه گویی هم بلد نیست و همه قصهها را پراکنده و نامنظم بیان کرده...
جواب : قرآن کتاب قصه گویی نیست و اگر قصهای هم میگه مطابق با هدفِ اصلیِ کتابش گفته میشه، مثل کتابهای دیگهی به غیر از قصه، و حتی کلاس درس، که مثلا یک بحثی رو مطرح میکنند و مطابق نیازشون یک بخشی از داستان رو بیان میکنند
مثلا: موضوع بحث ارزش زمان در زندگی هست و در کمی نکته میگن و برای اینکه بحث بهتر جا بیافته در مورد مدیریت زمانِ پروفسور حسابی یک خاطره نقل میکنند این طبیعیه و ضعف که هیچ بلکه نقطه قوت یک معلم یا سخنران و یا نویسنده هست [الان اکثر کتب غربی که برای همه مردم نوشته میشن از همین سبک استفاده میکنند] خودمم در کتاب ولایت اسلامی و برخی آثارم از همین سبک استفاده کردم خیلی جواب داد...
بعد وارد نقد قصهی یوسف در قرآن و مقایسه اون با کتاب مقدس میشه که تمام تلاشش اینه که بگه قرآن نظم نداره ، بعد چطور این کتاب دینی با اون کتاب دینی حرفشون دوتا شده و این مدل حرفهای خاله زنکی که چون طولانی میشه بگذریم ...
میرسیم به بخش یازدهم : قرآن رو هر کسی هر جور دوست داره تفسیر میکنه اما هر مترجمی هم هر جور دوست داره ترجمه میکنه.
بعد این ادعا میره سراغ آیه 109 و 110 و طبق میلِ خودش ترجمه میکنه بعد ترجمه فولادوند و المیزان رو میاره و طبق میلِ خودش بیان میکنه یعنی ترجمه فولادوند و علامه طباطبایی این نیست که اون میگه و بعد ترجمههای دیگه رو میاره و بدون تحریف میگه چرا مترجمها و مفسرین جورِ دیگه گفتند؟!
این آیه بخشی از یک سخن هست یعنی سخن از آیه 102 شروع میشه و در آیه 103 سخن از «اکثر مردم» به میان میاد و از اون به بعد خدا از ضمیر به جای تکرار اسم «اکثر مردم» استفاده میکنه ادامه میده تا در آیه 106 میگه «اکثر مردم مشرکند» بعد در آیه 108 میگه پیامبر به اونا بگو ... و اینکه من از مشرکین نیستم، در آیه 109 میگه :
ترجمه اصلی :
فولادوند:
و پیش از تو [نیز] جز مردانى از اهل شهرها را- که به آنان وحى مىکردیم- نفرستادیم. آیا در زمین نگردیدهاند تا فرجام کسانى را که پیش از آنان بودهاند بنگرند؟ و قطعاً سراى آخرت براى کسانى که پرهیزگارى کردهاند بهتر است. آیا نمىاندیشید؟ (109)
الهی قمشهای :
و ما هیچ کس را پیش از تو به رسالت نفرستادیم جز آنکه رسولان همه (مانند تو) مردانى بودند از اهل شهرهاى دنیا که به وحى ما مؤیّد شدند، (اینان که به انکار رسول به راه کفر و باطل میروند) آیا در روى زمین سیر نکردهاند تا عاقبت حال پیشینیانشان را (که چگونه هلاک شدند) بنگرند؟ و محققا سراى آخرت براى اهل تقوا (از حیات دنیا) بسیار نیکوتر است، آیا تعقل نمىکنید؟! (109)
المیزان :
پیش از تو نفرستادهایم مگر مردانى از اهل دهکدهها را که به آنها وحى مىکردهایم؛ چرا در این سرزمین نمىگردند تا بنگرند سرانجام کسانى که پیش از آنان بودهاند، چسان بوده است؟ و، سراى آخرت براى کسانى که پرهیزگارى کردهاند بهتر است، چرا تعقل نمىکنند؟ (109).
مکارم شیرازی :
و ما نفرستادیم پیش از تو، جز مردانى از اهل آبادیها که به آنها وحى مىکردیم! آیا (مخالفان دعوت تو،) در زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانى که پیش از آنها بودند چه شد؟! و سراى آخرت براى پرهیزکاران بهتر است! آیا فکر نمىکنید؟! (109)
پس جوابش گفته شد : ایشون ترجمهی باب میل خودشون رو زحمت کشیدن به دیگران بستند... و توجهی به آیات قبل نکردند و همینجوری یهویی از وسط ماجرا آیه گلچین کردند و ضمیرها رو به هرجایی که دلشون خواست برگردوندند
نکته : برخی مترجمان برای درکِ بهترِ مطلب و بستنِ دهن همچین آدمهایی مجبورند مرجع ضمیر رو داخل پرانتز یا کروشه بیان کنند این نشونه دخل و تصرف در ترجمه نیست؛ [منم که گاهی انگلیسی ترجمه میکنم مجبورم برای ساادهتر شدنِ ترجمه (چون قراره همه مردم بخونند نه فقط یک قشر خاص) مجبور میشم توی پا ورقی و یا در بین متن با قالبی که شکلش فرق کنه کمی توضیح اضافه کنم] این یه مسئلهی عادی در ترجمه هست و بهش نمیگن «ترجمهی دلبخواه»
بخش چهاردهم : وقتی در ترجمه و تفسیر هرجور دلشون خواست میتونند دستکاری کنند دیگه نیازی به تغییر اصل قرآن ندارند
اولا اینکه این حرف برای مخاطبانی که عربی بلد نیستند شاید جالب باشه ولی اونهایی که عربی بلدند که دیگه نیازی به ترجمه ندارند دوماً : این ادعا زمانی درسته که مقدمهی اول [یعنی هر مترجمی هرچی دلش خواست میگه ] درست باشه که در قسمت قبلی گفتیم این ادعا درست نیست بلکه آقای زئوس دلش میخواست اینطور باشه...
تصمیم گرفتم کلیپهای شبهات رو به اندازه تواناییم (زمانی و علمی) پاسخ بدم
۱. لطفا اگر پاسخها رو کپی و منتشر کردید با آدرس همون پست باشه تا اگر کسی سوالی داشت بیاد و بپرسه
۲. چون فرصت بازبینی ندارم لطفا اگر غلط نگارشی و تایپی داره بصورت خصوصی برایم ارسال کنید تا اصلاح کنم
۳. اگر پاسخی قانع کننده نیست بگید تا اصلاح کنم
متشکرم
منتظر نظرات شما هستم
شما هر جور که دوست داری ، بر علیه زئوس نقد کن
دریا به دهان سگ نجس نمی شود
یک روز فرا می رسد که یک تپه از قرآن درس می کنیم ، آن ها را آتش می زنیم و شما آخوندها را در آن می سوزانیم