یک انتقاد مستمعین به بنده!+مفهوم شناسی سیاسی
از ۲۷ تا ۲۹ مرداد (۳شب) در مسجد خیابان فلسطین ساری با موضوع "راهکارهای کارآمد برای زندگی بهتر" سخنرانی داشتم، انتقادهای مختلفی مطرح شد که یکی از این انتقادها که هرشب و توسط خیلیها به بنده گفته شد، توجهم رو به خودش جلب کرد...
چرا شما که طلبه انقلابی هستید در این زمانهای خاص که همه معترضند و مسئولین به وضع مردم نمیرسند به مسائل روز اشارهای ندارید و "حرفِ سیاسی" نمیزنید؟!
این انتقاد تقریبا از طریق چندین نفر مطرح شد، کار را به جایی رسوند که مجبور شدم در موردش روی منبر توضیح بدم...
توضیحم این بود که :
دشمن در حال از بین بردن خانوادهها هست، اگر بنده بخواهم در مقابل دشمن کاری کنم باید خانوادهها را مقاوم کنم، اینکه دولت را بکوبم ، فلان مسئول را خراب کنم و با هیجان مردم بازی کنم، بازیِ سیاسی هست نه کار سیاسی، بله اگر جلسه تحلیل مسائل سیاسی بود باید در مورد برخی عملکردها صحبت کرد؛ اما اینکه الان روی این منبر نشستم و دارم در مورد خانواده و زندگی بهتر صحبت مینم و راهکار عملی ارائه مینم دقیقاً کار سیاسی و جنگ با دشمن هست. به تعبیر الان همه ما در میدان جنگ هستیم، حالا موضوع جنگ ما، جنگ گسست خانواده است...
بنده هم از وضع اقتصادی راضی نیستم از فعالیت دیرهنگام مسئولین هم راضی نیستم اما همین کارها را هم بکوبم که چه بشود؟ خدای من شاهده اگر ما با هم خوب باشیم، اگر مسئولی اشتباه کرد ما با او درست برخورد کنیم، آمریکا که سهل هست، اگر رژیم صهیونیستی، انگلیس و آمریکا، با هم متحد شوند و بخواهند کاری کنند به خدا هیچ غلطی نمیتوانند بکنند، ولی اگر ما با هم نباشیم اصلا نیازی نیست آنها کاری بکنند...
جامعه که از آسمان نمیافتد، جامعه همین خانواده است، اگر خانواده درست شد در جامعه بی انضباطی، احتکار، فاسد فروشی، تقلب و ... نخواهیم داشت، بنابراین ما کار سیاسی انجام میدهیم ولی بدون رنجش مخاطب...
اگر قبول دارید صلوات بفرستید....
مسجد مملوّ از جمعیت بود [چون یک شام سادهی دورهمی هم میدادند] واقعا صلوات شیرینی فرستادند، بدون اینکه بگویم بلند بفرستید یا ...
نظر شما چیه؟
مفهوم شناسی سیاسی
به این کار مردم که باعث شدند در منبر واکنشی انجام بدهم میگن "استبداد مردمی" و به اون انتقادِ یا خواست همگانی میگن "گفتمان" و به اون کسانیکه این انتقاد یا خواست رو ایجاد کردند میگن "گفتمان ساز" و به کارشون میگن "گفتمان سازی"...
اون چیزی که رهبر عزیزمون بارها اعلام کردند و خواستند یعنی "گفتمان سازی" نتیجهاش میشه همینکه مثلا دولت اون خواست عمومی رو انجام بده که در برنامهاش نبوده انجام بده.
مثل خود بنده، از قبل چیز دیگه آماده کردم بالا منبر بگم، ولی خواست عمومی باعث شد بخشی از زمانم رو به اون موضوع "سخنِ سیاسی" اختصاص بدم.
اگر مطالبهای داریم باید گفتمان سازی کنیم....
برای گفتمان سازی باید مخاطب رو خوب بشناسیم، خووووب.
اما : این قضیهی تجمع طلاب که داد مراجع در اومده دقیقا از همین نوع هست... کار رو به جایی رسوندن که برخی مراجع به جای توجه به اصل برنامه و نهیب زدن به مفسدان اقتصادی به طلاب و سپاه نهیب میزنند...
این یعنی همون بازی خوردنِ سیاسی .... و استبدادِ گفتمانی...
اصل برنامه خیلی جالبه: طلاب گردهمایی برقرار میکنند، این وسط به مدت کمتر از ده دقیقه پلاکاردهایی قد اعلم میکنند که اصلا جزء برنامه نبوده! برای همین سریع جمع میشه آممما عکسها گرفته شد و زحمت طلاب به لجن کشیده شد...
روزنامههای تجدیدنظر طلب از درون و رسانههای برانداز، از بیرون هجوم میارن، اینجاست که مراجع رو وارد میدان میکنند در این میان برخی مراجع جان سالم به در میبرن و انصافا خوب و سنجیده واکنش نشون میدن ولی برخی از مراجع عظام به دلیل عدم توانمندیِ سیاسی [عدم توانمندی توهین نیست نگید عطاریه به مراجع توهین کرده ] واکنشی نشون میدن که رسانههای تجدیدنظر طلب خوششان آمده و تیتر اول روزنامهها و دیگر اباویق [۱] رسانهای خودشان میکنند...
خلاصه کلام : مرجع تقلید هم باشی، اگر توانمندِ سیاسی نباشی وارد بازیِ سیاسی میکنندت، کارِ سیاسی کن و بیخیال بازی شو...
این کار سیاسی هست که دل مردم رو به اسلام جلب می کنه نه بازیِ سیاسی....
بازیِ سیاسی همون کارِ معاویه هست و کار سیاسی همون کارِ علی علیهالسلام