انتخاب یا انتصاب؟!
یکی از مسائلی که هر چند وقت مطرح میشود مسئلهی انتصابی بودن یا انتخابی بودن رهبر هست که باید بگویم، این تقسیم بندی کاملاً اشتباه است، فایدهی این تقسیم بندی گمراه نمودن و جذاب سازی نظریه هست...
وقتی میگویند آیا خدا رهبر را نصب کند یا مردم انتخاب کنند؟! افرادی سادهلوح میگویند: «مردم باید انتخاب کنند» در صورتیکه به هر حال هیچ انتخابی وجود ندارد.
تقسیم بندی درست این است: رهبر یا توسط خداوند منصوب میشود و یا توسط مردم، چون رهبری یک مقام است که باید به کسی تحویل داده شود و هرکسی که در آن مقام قرار بگیرد میشود منتصب به آن مقام، بحث اصلا بحثی از انتخاب نیست.
اما تفاوت اینجاست؛
در نظریهی نصب الهی، شرایط رهبر را خداوند معلوم میکند که مثلاً اهل تقوا باشد، اهل فقه باشد، اعدل باشد و ...
در نظریهی نصب مردم، شرایط رهبر را هرکسی با سلیقهی خودش معلوم میکند یعنی یک سری شرایط کلی توسط قانونی که مردم سابقا پذیرفتند معلوم میشود، سپس بین افراد مختلف، مردم طبق سلایق خود انتخاب میکنند که چه کسی را به مقام رهبری منصوب کنند و ...
بنابراین هر دو نظریهی موجود در بحث ولایت، انتصاب است، اما یکی از جانب خدا و دیگری از جانب مردم...
حال یک سوال: آیا مردم که نسبت به شناخت دین در سطح مختلفی قرار دارند، آیا میتوانند یک رهبر برای جامعهی دینی شناسایی و منتصب کنند؟!
اصلاً در یک سطح دیگر سوالم را بیان میکنم: آیا مردم که در سطح مختلفی از شناخت نسبت به مثلاً خودرو قرار دارند، آیا میتوانند یک لاستیک خوب و مناسب برای یک اتومبیل خاص معرفی کنند؟ یا هرکسی هر لاستیکی که خوشش اومد به ماشینش نصب میکنه!؟