پست ویژه : تحلیل نشر تصویر روحانی در توچال
.:: چون این پست خیلی مهم هست خواهش میکنم منتشر کنید ::.
در یک جمله بگویم مجبوریم روحانی را تا ۱۴۰۰ تحمل کنیم ولی تمام تلاششان را میکنند تا مردم تقاضای عزل او را بدهند و خودش هم بی میل نیست، همانگونه که قبلا گفت: "واجب نیست آدم صندلی را اشغال کند و تا پایان ۴ سال به آن بچسبد"!
.:: مواظب باشیم فریب این سیاستبازی که چه عرض کنم "کقافتبازی" را نخوریم ::.
پیشینه تاریخی بحث:
یک:
مهمترین کار در به انجام رساندن هر تفکر، "گفتمان سازی" است؛ مثلا پس از رحلت پیامبر اسلام امام علی علیه السلام برای مبارزه با غصب خلافت تلاشهای متعددی انجام داد (برخلاف آنچه در منابر به گوش ما رساندند) اما وقتی دید مردم آنقدر بی غیرت شدهاند که جلوی چشم همسایهها به ناموس پیامبر توهین شد ( کاش می شد جنایاتِ عوام بر ناموس پیامبر را کامل بگویم...) و کاری از پیش نبردند، امامِ معصوم مجبور شد خلیفهی اول تا سوم را تحمل کند، مردمِ بی غیرت که از این وضع خسته شده بودند متقاضی استعفای عثمان، خلیفه سوم شدند، اما عثمان به استعفا تن نداد و وعده میداد، تا اینکه طرحِ قتلِ عثمان توسط دستگاه یهودی زادهی خبیث، معاویه تنظیم شد....
علی علیهالسلام که استعفا را جایز نمیدانست از مردم در این گزینه حمایت نکرد و زمانی هم که صحبت از قتلِ خلیفه به میان آمد عزیزترین افرادِ خودش یعنی امام حسن و حسین علیهما السلام را مسئول حفاظتِ عثمان نمود! علی مجبور بود عثمان را نیز تحمل کند اما باز هم مردمِ بیبصیرت با حمایت از قتل عثمان یک غائلهای به پا کردند که موجب بهرهبردای دستگاه یهود (بنیامیه) از آن اغتشاش و هرج و مرج و در نتیجه قتل عثمان گردید. [خیلی از ماجراها این وسط هست که بماند...]
پس از خلیفه سوم ، مردم به سراغِ علی علیهالسلام رفتند، و چون باز هم بخاطرِ خستگی خودشان به سراغ علی علیهالسلام رفتند زمانی که علی علیهاسلام نیاز به حمایت داشت، مردم حمایتِ درستی از او نداشتند [همین عدم حمایتِ صحیح زمینه شد تا منفعت طلبی خواص کار را به جنگ داخلی برساند!!!].
دو:
در سال ۱۳۶۶ امام خمینی را با کمک همین "گفتمان سازی" مجبور به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ کردند و امام راحل مجبور شد عدهای را تحمل کند [چون مرتبط با موضوع نیست از این جریان و افراد اسم نمیبرم]
و یا مجبور به پذیرش ریاست جمهوریِ آقای بنی صدر ، نخست وزیری آقای بازرگان، پذیرش مواردی از قانون اساسی که مطابق نظر ایشان نبود و بعداً به اشتباه خودشان پی بردند که منجر به اصلاح قانون اساسی شد و کلی موارد تحمیلیِ دیگر.
سه:
مدتی قبل (شهریور ۱۳۹۴) توسط سعید حجاریان (متفکر جریانِ تجدیدنظر طلب) طرح استعفای آقای روحانی مطرح شد که ایشان (حجاریان) گفت: نظام مجبور است یکی از دو کار را انجام دهد : ۱.انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری ۲.تغییر قانون اساسی و تبدیل ریاست جمهوری به نخست وزیری
در ادامه گفت: نظام قطعا به انتخابات زودهنگام تن نخواهد داد پس کار به تغییر قانون اساسی میانجامد...
[فراموش نکنید ایشون خبر نمیدند بلکه مشغول ارائهی طرح هستند یعنی منظورشان این است که : باید کاری کنیم اینگونه بشود]
***
جالب است بدانیم : حتی برای آتش زدنِ خیابانی و اینکه در کدام خیابان باید حضور داشت در گفتگوهای سعید حجاریان مطالبی وجود دارد...
به هرحال وقتی کار به تغییر قانونِ اساسی رسید نظام مجبور میشود به تغییرات دیگر مثلِ حذف ولایتِ فقیهِ انتصابِ الهی و همچنین حذف واژهی اسلامی از جمهوری اسلامی ایران و ... نیز تن دهد!!
** میدونم همهی اینها تحلیل میخواد و مطالب فوق صرفاً یک سری اطلاعاتِ خام هستند که دارم در اختیار شما میگذارم ولی تحلیل این پروژه خیلی طولانی میشه که ضرورتی به تایپش نمیبینم**
جنگ روانی برای استعفای روحانی و کشاندن مردم به خیابان:
خُب برای اینکه استعفای آقای روحانی رو به سرانجام برسونند و گفتمان عمومیِ عبور از روحانی را اجرا کنند و مردم رو به خیابونها بکشونند تا به هدف اصلی یعنی تغییر نظام برسند چه میکنند؟
اولین قدم تحمیل فشار اقتصادی به مردم هست [جالبه بدانید که حتی برخی ائمه جمعه را نیز با نفوذ اقتصادی خریدند به حدی که امام جمعه در خطبه نمازجمعه بر میگرده به کارگرهای معترض که انصافاً محترمانه و عااالی در نماز جمعه پناه آوردند گفت: حق با هر کسی هست به من ربطی نداره!] اینجا جای همون آتش به اختیار میشه که آقامون گفتند وقتی امام جمعه مملکت اینجور میشه ما جوانها خودمون باید کاری کنیم...
کاش در اون نمازجمعه بودم و دهن این امام جمعه رو گِل میگرفتم....
شیوهی تحمیلِ فشار هم پر واضح هست چون در دوران مشروطه هم عیناً همین اتفاق رخ داد:
مثلا برنج رو بیش از حد نیاز وارد کردند برای کشاورز بیچاره مقرون به صرفه نبود برنج مصرفی خودش رو از زمین خودش تهیه کنه (هزینه کشاورزی، نگهداری و...) برای همین کشاورز هم از برنج وارداتی مصرف میکرد تا اینکه وارد کنندگان قیمت رو افزایش دادند قیمت که بالا رفت توانِ خرید کم شد و مردم بدون برنج موندند و اعتراضات بالا گرفت و هجمه علیه مشروطه و حاکم وقت اتفاق افتاد و کار به تغییر حکومت رسید و خاندان پهلوی روی کار آمدند تاریخ خیلی زیباست
مرحله اول: واردات بی رویه و فلج کردن تولید کنندگانِ داخلی [به نظر شما کشوری که حتی خاکش رو در کفِ کامیون و ترانزیت به اندازه ده سانت به خارج از مرز قاچاق میکنند ارزشش رو نداره یک سرمایهای بگذارند و از قدرتش رو از بین ببرند؟! دشمن حاضره برای از بین بردنِ نظامِ اسلامی حتی برای امام راحل هم یک قصر بسازه تا به مردم بگه امام شما این بود... حتی حاضره پول بده تا مسجد جمکران طرح مدینه بشه بعد با عکس برداری و فیلمبرداری به مسلمانهای جهان نشون بده که ایرانیها یک مدینه ساختند تا مکه و مدینه نیان و ... میدونم باورتون نمیشه برای همین الباقی مطالب بماند، فقط بدونید ما در مسئله نفوذ یک جریانی داریم که به سیستم مهندسی کشور هم نفوذ کردند و ولش کن اصلاً.]
مرحله دوم: مدیریت بازار توسط اساتیدِ واردات که نوعاً از میان وزرا و خانوادههای مظلوم ایشان هستند [کنایه به سخنان جهانگیری در مناظره ۹۶ که گفت دختر مظلومِ وزیر با پول توجیبی خودش کمی وارداتِ قاچاق انجام داد چرا اینجوری میکنید!]
مرحله سوم: احتکار سکه و دلار توسط افرادِ خاص [که حدود 50 نفر اعلام شدند] و در نتیجه افزایش قیمت محصولاتِ وارداتی چون دیگه ما چیزی به اسم تولید داخلی نداریم و کاهش توان خرید و عدم توانایی اداره بازار توسط بازاریان و در نتیجه تعطیلیِ عمومی بازار
قدم دوم انتشار تصاویر تفریحِ آقای رئیس جمهور با دختران و یا لباسهای خارجیِ گران قیمت در اوجِ نداریِ مردم است...
مشکوک: آقای روحانی یک شخصیت فوق اشرافی دارد [به عنوان یک روانشناس به خودم حق ارائه نظر دادم] به حدی که در سفرهای مختلف مردمِ عادی و حتی برخی مسئولانِ نظام هم امکان دسترسی به ایشون نیست! اونوقت این سوال پیش میاد : "چه کسی از ایشون عکس گرفت و پخش کرد؟! آیا کسی به جز دار و دستهی خودشون؟!" [جالبتر اینکه این تصویر در روزنامههای منتسب به جریان تجدیدنظر طلب منتشر شده]
هدف از انتشار این تصاویر هم معلومه : افزایش نارضایتی در قشر ضعیف و پابرهنه که نانِ شب هم ندارند ، و همچنین قشر مذهبیِ جامعه که از این رئیس جمهور آخوند نما بدشان میآید
قدم سوم ارائهی فراخوان [اعم از مستقیم و غیر مستقیم] برای اردوکشی خیابانی و راه اندازی اغتشاشات مختلف توسط تودهی مردم، اعم از پابرهنهها و اقشار متدین، در راستای تحمیلِ استعفای رئیس جمهور به نظام...
قدم چهارم تغییر قانون اساسی و در نتیجه، تغییر نظامِ اسلامی و تقدیم و تبدیل نظام اسلامی به یک نظام سکولار
راهکار :
تحملِ آقای روحانی تا 1400 همانطورکه پیشوای ما امیر المؤمنین خلفا را تحمل کرد، باید حواسمان رو جمع کنیم ما منتشر کنندهی تصویرهایی که جریان مخالف دوست دارند نباشیم، یعنی اگر تصویری از روحانی و دار و دسته جریان تجدیدنظر طلب منتشر میکنیم حتما توجیهی برای نشرش داشته باشیم یک وقت نکنه ما سربازِ بی جیره و مواججب اونها بشیم!!! [همین اتفاقی که الان در فضای مجازی به چشم میخوره، بچه مذهبی عکس روحانی رو پخش میکنه میگه نگاه کن لباسش خارجیه رفته تفریح! خُب داداشِ من خواهر من، تو داری با این کار به اونا خدمت میکنی]
دومین کار و مهمترین کار روشنگری هست، تعصب و ... بیجا رو رها کنیم و اگر بلدیم خودمون روشنگری کنیم که بسیاااار عاااالی و اگر بلد نیستیم تحلیلِ مطمئنی پیدا کنیم و بخونیم تا بتونیم روشنگری کنیم
موضوعاتِ روشنگری هم معلومِ : مسائل اقتصادی مثل اهمیت حمایتِ تولید کننده داخلی، انصاف در معاملات، پرهیز از خرید لوازم غیر ضروری و اینگونه موارد.
ایجاد زمینه اشتغال با حمایت کار آفرینان و خیّران ...
توجه داشته باشیم همه این موارد فعالیتهای سیاسی هست و نیازی نیست حتما وارد مسائل سیاسی به منای اخص یعنی نقد دولت و ... بشویم.
سعی کردم خیلی خلاصه بنویسم اگر طولانی شد پوزش میطلبم
اگر سوالی داشتید در بخش نظرات بنویسید
مدت زمان تقریبی نگارش این متن و ساخت تصویر حدود ۵ ساعت.