پست فقهی : چرا بعضی مراجع میگن فطر هست ولی بعضی ها میگن فطر نیست؟
چرا بعضی مراجع میگن فطر هست ولی بعضیها میگن فطر نیست؟
منابع اثبات احکام شرعی راههای مشخصی دارند مثل : قرآن / سنت / عقل
یعنی اگر حکم شرعیای میبینید یا میشنوید از همین سه طریق اثبات میشود، مسئلهی چگونگی دیدن هلال ماه هم از همین طریق اثبات میشود.
اما در مورد اعلام فطر و مسائل مربوط به آن:
مسئلهی اول "رؤیت هلال":
بنابراین مراجع مطابق برداشت خودشون موظف هستند نظر دین رو که از منابع دینی فهمیدند اعلام کنند.
در مورد فطر هم در روایت گفته شده: "صم للرؤیة و أفطر للرؤیة" [۱] وقتی هلال رمضان را دیدی روزه گرفتن را آغاز کن و وقتی هلال ماه شوال را دیدی افطار کن. یعنی دیدنِ هلال ملاک روزه گرفتن یا فطر نمودن است.
سؤال اینجاست " آیا باید هلال با چشم مسلح مثل تلسکوپ و ... دیده شود یا با چشم غیر مسلح؟"
برخی مراجع مثل آیت الله سیستانی حفظه الله گفتهاند: حدیث در زمانی گفته شده که تجهیزات اینچنینی وجود نداشته در نتیجه وقتی امام علیه السلام به مردم دستوری داد بر اساس امکانات همان موقع دستور داده بنابراین ما هم موظفیم مطابق همان زمان عمل کنیم یعنی باید هلال ماه شوال با چشم عادی دیده شود تا بگوییم فطر هست و اگر دیده نشد پس فطر نیست.
اما برخی مراجع مثل رهبر معظم انقلاب دام ظله گفتهاند: درست است که حدیث در زمان قدیم گفته شده اما موضوع صحبت تشکیل ماه به شکل هلال است چه اطلاع داشته باشند و چه اطلاع نداشته باشند، یعنی امام معصوم خواست بگوید : با وجود هلال شوال روزه گرفتن صحیح نیست.
اشکال اول
برخی از علما اشکال کردند که "اگر بخواهیم حرف شما را بپذیریم باید بگوییم پیامبر و معصومین در برخی موارد خطا کردهاند چون با توجه به عصمت علمیای که داشتند و میدانستند مثلا عید نیست مطابق رفتار عادی عمل کردهاند، مثل امام حسین علیهالسلام که دعای عرفه را یک روز بعد از عرفه خواند..."
جواب:
شکی در مقام عصمت و علم ائمه نیست اما نباید فراموش کنیم که علم آسمانی تکلیف شرعی نمیآورد ، احکامی که وضع شده برای همین جهان مادی است بینابراین آنچه برای معصومین تکلیف میآورَد علم طبیعی است نه علمِ غیر عادی. وانگهی اگر فرمایش علمای عظام در این مسئله را بپذیریم باید بگوئیم تمام معصومین که از شهادت خود خبر داشتند پس نعوذ بالله مرتکب گناه شدند و خودکشی کردند! در صورتیکه هیچ فقیه و حتی فردِ عادیای هم چنی حرفی نمی زند...
اشکال دوم:
اگر بخواهیم اینطور به ماجرا نگاه کنیم که ملاک واقعیت است نه ظاهر، کار خیلی سخت میشود، مثلا در شیرِ محلی، اگر با میکروسکوپ نگاه کنیم ذرات خون دیده میشود و وقتی خون بود شیر نجس است...
یا در مسئله تکبیر گفتنِ هنگام دیدن کعبه، گفته میشود اگر کعبه را دیدی تکبیر بگو ، طبق نظر شما باید با دوربین و ... نگاه کند
یا در مسئله نماز مسافر میگویند از جایی که دیوار شهر دیده نشود و ... در صورتیکه میشود طبق نظر شما با چش مسلح تا کیلومترها دور تر از زمین دیوار شهر را دید.
جواب:
احکام اسلام برای عرف مردم آمده نه برای متخصصین، باید دید عُرف مردم از موارد چه چیزی را درک میکنند، ضمن اینکه یک اصل کلی در اسلام وجود دارد که احکام اسلامی برای زندگیِ راحتتر و بهتر (یرید بکم الیسر) صادر شده نه برای سختگیری های بی مورد (و لا یرید بکم العسر). [۲]
به هرحال ملاک در رؤیت هلال، متعارف همان زمانی است که مکلف زندگی میکند، درست است که اسلام و احکام اسلامی در یک زمان خاص یعنی ۱۴۰۰ سال پیش بیان شدند ولی برای همان زمان خاص بیان نشده و همیشگی هستند...
به هرحال همین مسئلهی دیدنِ هلال با چشم مسلح یا غیر مسلح میتواند زمینهی اختلاف نظر علمیِ مراجع تقلید شود
اما این نکته را باید توجه داشت که "اینکه هلال ماه وجود دارد یا نه، قابل تقلید نیست، چون بود یا نبود ماه یک مسئلهی طبیعی است نه شرعی که مرجع تقلید بتواند نظر بدهد.
بنابراین ملاک فطر بودن یا نبودن، یقین و آرامش قلبی افراد نسبت به تشکیل هلال است، حالا گاهی این یقین با شنیدن خبر از دوستان مورد اطمینانمون [که در اصطلاح بهشون گفته میشه عادل] اتفاق میافته و گاهی با شنیدن از مرجع تقلید و گاهی هم با دیدن خودمون و حتی با دیدن تقویم، مثلا به تقویم نگاه میکنه میگه خوب نجوم شناسان که از خودشون نمیگن متخصص هستند پس درست میگن و اطمینان پیدا میکنه چیزی که در تقویم اومده درسته...
پس ملاک در تشکیل هلال، اطمینان ما هست و اگر هم مرجع تقلیدی اعلام کرد امروز فطر هست یا فطر نیست بر مکلف واجب نیست در این مسئله از آن مرجع تقلید، تقلید کند، بله اگر حرفِ مرجعِ تقلید برای مقلدش یا حتی غیر مقلدینش اطمینان آور باشد، از این جهت که با حرف او یقین به تشکیل هلال پیدا کرده
خیلی سادهتر بگم: طبق منابع فقهی تقلید فقط در محدوده احکام شرعى فقهى درست است و شامل موضوعات احکام نمیشود
مثال: مرجع تقلید میتواند بگوید لباس خارجی نپوش چون ... ولی نمیتواند بگوید کدام لباس خارجی است و کدام داخلی و اگر احیاناً نظر خودش را در این زمینه مطرح کرد، مثل نظر سایر مردم است و واجب نیست تقلید کنیم.
سوء تفاهم نشه ! بنده دارم مسئلهی فقهی میگم یعنی این پست کلاً علمی هست، قصد جسارت ندارم.
مسئله دوم "وحدت افق":
اینکه چند نفر عادل در تهران هلال را دیدند آیا برای من در اهواز هستم صحیح است ؟ و ...
که دیگر بماند چون خیلی طولانی شد...
مسئله سوم "ملاک رؤیت شخصی است":
برخی گفتهاند در روایت صُم للرویة و ... مخاطب یک نفر هست پس باید هر کسی خودش برود و هلال ماه را ببیند که این مسئله عاقلانه به نظر نمیرسد...
که دیگر بماند چون خیلی طولانی شد...
مسئله چهارم "ایجاد تشنج و تفرقه بین جامعه اسلامی":
کمی توضیح: بیان مسائلی که ارتباطی به شئون مرجعیت ندارد و متأسفانه زمینهی ایجادِ وهن و تشنج و اختلاف بین جامعهی اسلامی میشود حکمش حرمت است ...
که دیگر بماند چون خیلی طولانی شد...
مسئله پنجم "آیا از منظر امر به معروف بر مراجع دیگر واجب نیست اعلام نظر کنند":
برخی میگویند : اگر مردم در روز رمضان اشتباهی بجای فطر غذا بخورند حرام است پس بر عهدهی مرجع تقلید است که نظر خودش را بگوید و ...
که دیگر بماند چون خیلی طولانی شد...
و کلی مسائل اینچنینی دیگر که خودش یک درس خارج فقهِ مفصلی میشود...
دردِ دل: برای برخی مسئولین دفاتر مراجع عظام بسیار متأسفم، سوتی میدن بعد به جای عذرخواهی طلبکار هم میشوند، مثل مسئولین دفتر آیت الله*** که برخلاف مصلحت و دستورات دینی امروز (جمعه۲۵خرداد۹۷) را ماه رمضان اعلام کردند وقتی معلوم شد امروز عید بود آقایان به جای عذرخواهی شروع کردن به ماست مالی...
راههای اثبات اول ماه :
۱. خودِ مکلف هلال اول ماه را ببیند
۲. تواتر
۳. شیوعِ خبر به حدی که مفید علم باشد
۴. بینه شرعی یعنی شهادت دو نفر عادل
۵. گذشت سی روز از شعبان یا سی روز از آغاز رمضان
۶. حکم حاکم شرع در صورتی که انسان خطاى او و یا خطاى دلیل و مستند حکم او را نداند.
از بین همین موارد میشه شیطنت دیگه دفتر آیت الله*** را فهمید، اینکه تمام مراجع تقلید جمعه را عید اعلام کردند و از طرفی شهادت دو نفر عادل برای اثبات عید بودن کفایت میکند خلاصه یعنی خدایا عاقبت ما را ختم به خیر کن ...
حیفه آیت الله *** که اینطور افراد دارند دفترشون رو میچرخونن...
پ.ن:
۱. الاستبصار، شیخ طوسی، ج2، ص64 / تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج4، ص158
۲. بقره 185
مدت زمان نگارش این پست حدود ۴ساعت میباشد.